به گزارش رجانيوز، سايت وزارت امور خارجه رژيم صهيونيستي كه مجموعه‌اي از گزارش‌هاي روزنامه‌هاي اين رژيم را جمع‌آوري كرده است، با يادآوري بخش‌هايي از اظهارات وزير اطلاعات ايران، مدعي شد كه اين مجموعه اظهارنظرها در رسانه‌هاي همگاني اسرائيل تمسخر برانگيز تلقي شد.
"یوسی ملمن" كه روزنامه صهيونيستي "هاآرتص" از او به‌عنوان تحلیلگر امور اطلاعاتی و اتمی ياد كرد، در یک مصاحبه رادیويی گفت: "اعترافات" جوانی که در تلویزیون ایران ظاهر شد و ادعا کرد که از عوامل جاسوسی اسرائیل در ایران بوده، به صورتی بسیار ابتدايی و غیرحرفه ای تنظیم شده بود که نشان می دهد تهیه کنندگان این "اعترافات" از اساسی ترین جزئیات مربوط به شیوه کار و حتی محل قرار گرفتن مراکز اطلاعاتی اسرائیل ناآگاه هستند.
وي البته براي اثبات ادعاي خود ترجيح داد توضيح ندهد! چه بخش‌هايي از اين اعترافات به صورت بسيار ابتدايي و غيرحرفه‌اي تنظيم شده است.
اما در حالي كه به نظر مي‌رسد موساد هنوز در شوك اقدام اطلاعاتي ايران قرار دارد و نتوانسته استراتژي تبليغاتي مشخصي براي رسانه‌هاي اين رژيم در قبال اين شكست بزرگ تدوين و ابلاغ كند، روزنامه "ییسرائل هیوم" (اسرائیل امروز) نيز در گزارش خود، همان دیدگاه يوسي ملمن را عرضه کرد تا معلوم شود بر اساس يك دستورالعمل شتابزده همه رسانه‌هاي صهيونيستي موظف شده‌اند به‌منظور تحت الشعاع قرار دادن اين افتضاح امنيتي، جزئيات اعتراف شده از سوي عامل بازداشت شده را داستان و نشان از ناآگاهی دست اندرکاران آن القا كنند.
اين روزنامه كه تلاش مي‌كرد براي ادعايش شاهد مثال بياورد، نوشت: «از مواردی که به عنوان نمونه این ناآگاهی ذکر شده، از جمله بخشی است که آن جوان چگونگی ورود خود به فرودگاه بین المللی اسرائیل و شیوه برخورد با ماموران فرودگاه را شرح می دهد. او می گوید: مسوول بازرسی گذرنامه در فرودگاه چیزی از او به زبان عبری پرسید که چون نفهیمد، موجب سوءظن شد و آن گاه مامور اسرائیلی که مسؤول گرفتن آن ها بود دخالت کرد و کارت شناسايی خود را نشان داد و از آن جا بیرون آمدند. چنین تعریفی نمی تواند با واقعیات وفق دهد. مورد دیگری که "یوسی ملمن" به عنوان مثال ذکر کرد هنگامی است که آن جوان شرح می دهد که پس از خروج از فرودگاه، از تل آویو رهسپار مرکز عملیاتی و اطلاعاتی اسرائیل شدند. او از جمله تعریف کرد در اتوبان تل آویو- اورشلیم حدود نیم ساعت با اتومبیل پیش رفتند و وارد پادگانی شدند و در داخل پادگان چند کیلومتر پیش رفتند و در کنار آن ها، جدار سیمی نصب شده بود که جریان برق در داخل آن وجود داشت. این گفته ها با واقعیات بسیار فاصله دارد و چیزی جز خیال بافی غیرحرفه ای نیست.»
با اين حال، اين روزنامه نيز هيچ‌گونه توضيحي نداد كه كدام قسمت از اين اعترافات با آنچه كه آن را واقعيات مي‌خواند، فاصله بسياري دارد و خيال‌بافي است!
اما در حالي كه شكست بزرگ امنيتي موساد، به‌عنوان يك ضربه بزرگ حيثيتي براي اين سرويس قلمداد شده و ادعاي نفوذناپذيري آن را بي‌پايه كرده است، روزنامه "ییسرائل هیوم" در ادامه گزارش خود، به‌جاي توصيه سرويس امنيتي اين رژيم به اصلاح منافذ آن، ادعاي اختلاف ميان وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران را مطرح كرد كه در اين بخش نيز اطلاعات غلطي كه نشان‌دهنده اوج ناآگاهي نويسندگان گزارش از شرايط ايران است، به چشم مي‌خورد.
اين روزنامه با دوگانه‌سازي از فضاي ايران مدعي شد كه از هنگامی که احمدی نژاد به ریاست جمهوری رسید، به انتقال اختیاراتی از وزارت اطلاعات به سپاه پاسداران پرداخت. احمدی نژاد در این اقدام هدف دوگانه ای را جستجو می کرد: وزیر اطلاعات توسط مقام رهبری تعیین و منصوب می شود و بنابراین، خود را نسبت به او وفادار می داند که چنین وضعی مورد خرسندی احمدی نژاد نیست.
تحليل خنده‌دار اين روزنامه صهيونيستي در حالي است كه وزير اطلاعات را رئيس‌جمهور منصوب مي‌كند و برعكس فرمانده سپاه منصوب مقام معظم رهبري است.
در ادامه اين گزارش، روزنامه اسرائيلي براي مستند كردن ادعاهايش، از برخي اظهارنظرهاي مسئولين در قواي مقننه و قضائيه كدهايي آورده كه نشان مي‌دهد برخي دقت نكردن‌ها در اتهام زدن به دستگاه امنيتي چه تبعاتي مي‌تواند داشته باشد.
روزنامه صهيونيستي در اين زمينه مي‌افزايد: این انتقادها به ویژه از هنگام سوءقصد به جان دو دانشمند اتمی (مجید شهریاری که کشته شد، و فریدون عباسی که زخمی گردید) شدت گرفته و نمایندگانی در مجلس به صراحت زبان به اعتراض گشودند که چگونه ممکن است که پس از قتل علی محمدی، در روز روشن و در قلب تهران، به جان دو دانشمند اتمی این چنین سوءقصد می شود و مقامات اطلاعاتی و امنیتی حکومت نه تنها قادر به محاکمه و مجازات عوامل آن نمی گردند، بلکه حتی نمی توانند آن ها را شناسائی و بازداشت کنند. انتقاد مشابه حتی از زبان دادستان عمومی و انقلاب تهران بیان شد که پس از سوءقصد به جان شهریاری و عباسی، گفت: امیدوارم که پرونده این دو نفر به سرنوشت پرونده علی محمدی دچار نشود.
