به گزارش رجانیوز در آخرین اظهار نظرها درخصوص این فیلم، مهدی ارگانی، معاون هنری سابق موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) ساخته افخمی را بیانی شاعرانه در مورد حضرت امام دانسته است! ارگانی گفته است:«این کار تلاش می کند فضای کودکی حضرت امام را در یک شکل شاعرانه و در تعامل با مادر بزرگوار ایشان و عمه و دایه شان نشان دهد. حتی در بیمارستان پیش از رحلت حضرت امام نیز یکی از کسانی که بالای سر امام می آید، مرحوم آقای "معلم دامغانی" یک فرد عارف و پارسا است. حتی از بخش های سیاسی زندگی امام نیز آن بخش هایی نقل شده که به آن شاعرانگی کمک کند و بعد شاعرانه کار را تقویت کند.»
اگر چه مشکلات ابتدایی تدوین و مواردی نظیر وجود دکلهای فشار قوی برق و حتی کامیون یخچالدار در بخشی از فیلم توجه زیادی را به خود جلب کرد، اما آنچه از همان آغاز نقدهای گستردهای را در پی داشت، داستان فیلم بود؛ داستانی که حول دوران کودکی امام ساخته شده و تصویری مجعول، مبهم و نامناسب از شخصیت امام ارائه میکند.
کاستیهای داستان فیلم به گونهای است که حتی شکست زمان هم نمیتواند ضعف جدی آن را جبران نماید و این همه را خیلی زود میتوان در نگاه عصبانی تماشاگران و ترک کردن سالن در میانه فیلم مشاهده کرد. فیلمنامه نویس که از قضا خودِ افخمی است میکوشد تا ویژگیهایی از امام را به دوران کودکی او پیوند بزند و در واقع روحیات امام را در دوران کودکیاش جستجو کند.
قایم موشک بازی روح الله با دخترک و دایه در آغاز و میانه فیلم، اشتیاق زیاد روح الله به عصاری، گرفتن مار، تیراندازی، نفس گرفتن زیر آب و... بخش عمدهای از داستان فیلمی را به خود اختصاص میدهد که قرار است شخصیت چند بعدی امام راحل را روایت کند؛ گو آنکه تنها این علایق و سرگرمیها در دوران کودکی است که از نگاه کارگردان سن پطرزبوگ شخصیت بزرگ و گرانقدر امام را در سالهای بعد میسازد! مشخص نیست چنین تصاویری چه ارتباطی با وجه عرفانی امام که مهدی ارگانی از آن سخن میگوید، دارد.
روح الله هیچ تعلیمی نمیبیند و حتی از کنار قرآن خواندن دایه نیز بدون تفاوت عبور میکند. حتی در بعد عرفانی حضرت امام که ارگانی مدعی آن است نیز فیلم هرگز قادر به ارائه تصویر درست و درخور ارجی نیست. سکانسهایی که به سالهای پایانی عمر امام اختصاص دارد نیز نمیتواند راوی این بعد از شخصیت امام باشد. فیلم جز بازیگوشی، تصویری دیگر از روح الله ارائه نمیکند. او البته کمی بعد از گرفته شدن قلعه توسط کشیکچیها خطاب به دایه خود لب به شکایت میگشاید و شاهد منظره جدال کشیکچیها با مردمان خشمگین نیز هست اما فیلم آن قدر در حواشی زاید متوقف میشود که حتی از ارائه تصویر درستی از همان دوران کودکی امام نیز ناتوان میماند. فیلم ناراحتی روح الله نسبت به بیعدالتیها را هم نمیتواند درست انعکاس دهد و این همه را تنها در حد چند اعتراض مختصر به دایه و یک تیر و کمان خلاصه مینماید.
بهروز افخمی پیش از این در گفتگو با فرانس پرس از توافقات خود با موسسه تنظیم و نشر آثار امام سخن به میان آورده بود. او گفته بود:«ساخت این فیلم به پیشنهاد موسسه ترویج آثار امام بود... آنها به من اختیار دادند تا فیلم را در هر دوره از زندگی امام که میخواهم، بسازم.»
محمدرضا شرف الدين تهيه کننده "فرزند صبح" در خرداد ماه سال جاری به پشتیبانی موسسه تنظیم و نشر آثار امام اشاره کرد و گفت:«تاکيد ميکنم تنها حامي مالي اين پروژه موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) و موسسه عروج است که بارها و بارها اينجانب به عنوان تهيه کننده از آنها و حمايتهاي مادي و معنوي مديران مربوطه تشکر کردهام. آنها فراز و نشيب ها، تغييرات، اصلاحات و پيشنهادهاي ما را در حد اعلاي همراهي و همدلي پذيرفتهاند. توجه بفرماييد که اين پروژه با مبلغي بالغ بر چهار برابر برآورد مصوب به پايان خواهد رسيد و تنها نهاد حامي آن به رغم مشکلات اقتصادي خود تاکنون آن را حمايت کرده است.»
شرف الدین آن روز حاصل تلاش چندین ساله بر روی فیلم را اثری ماندگار توصیف کرد و گفت:«اکثر کساني که کار را تا اين مرحله ديدهاند، تاکيد دارند اين فيلم بايد حتماً سر و سامان بگيرد و از آثار ماندگار در تاريخ سينماي ايران خواهد شد و در واقع فيلمي بالاتر از قد و قواره سينماي ايران ساخته شده است.»
فیلمبرداری برای بزرگ شدن بازیگر کودکی که در نقش روح الله بازی میکرد دو سال به اصرار افخمی متوقف شد؛ بودجه فیلم علیرغم پیشبینیهای قبلی به بیش از دو برابر افزایش یافت و پس از پایان فیلمبرداری نیز سفر افخمی به کانادا مشکلات و تأخیر زیادی را بر سر راه تدوین قرار داد.
پیش از این افخمی درخصوص هزینههای انجام شده گفته بود:«چيزي شبيه به موزه با معماري كامل، مدل خانه امام (ره) را در خمين در نزديكي تهران ساختيم كه پنج هزار متر زيربنا و بيست هزار متر زمين دارد كه آن زمان در حدود 30 ميليون تومان خريداري شد و ما با هزينه حدود صد و شصت ميليون تومان دكور ساختيم و امروز بيشتر از يك و نيم ميليارد تومان شده است. اين مكان الان ميتواند تبديل به موزه يا سالن نمايش شود كه اين موضوع هم باعث كشمكش بين سازمانهاي سرمايهگذار فيلم شده كه اين مكان به كدامشان تعلق دارد.»
نخستین تدوین فیلم توسط سيفالله داد صورت پذیرفت. افخمی درخصوص این نسخه که از مجموع راشهای گرفته شده تهیه شده بود، گفت:«نسخه تدوين شده سيفالله داد را حجت السلام سيدحسن خميني ديدند و ظاهرا خوششان آمده و گفتند نسخه بلندتري هم فراهم شود.» این اظهار نظر از سوی نوه امام را میبایست به منزله تأیید داستان کلی فیلم تلقی کرد.
ماجرای تدوین مجدد فیلم اما حواشی زیادی را موجب شد. آن گونه که اعتراض افخمی که در کانادا به سر میبرد را نیز برانگیخت. شرف الدین درخصوص برخی اظهارات و اعتراضات کارگردان این گونه توضیح داد:«فیلم را در مرحله قطع نگاتیو نگه داشتم تا آقای افخمی بالاخره تشریف بیاورند و نظراتشان را بدهند اما این حق را هم باید به کسانی که فیلم را آماده میکنند بدهیم زیرا آنها نمیتوانند سرمایه 2 میلیاردیشان را بیش از این معطل کنند تا کارگردان بیاید و فیلم را ببیند.»
اما برنامه تلویزیونی "هفت" فرصتی بود تا شرحی از تدوین این فیلم پر ماجرا ارائه شود. محمدرضا شرفالدين، تهيهكننده فيلم فرزند صبح در پاسخ به صحبت بهروز افخمي مبني بر اينكه اين فيلم، اثر او نيست، گفت:«فيلمي كه دوشنبه در سالن برج ميلاد به نمايش درآمد، از مجموعه راشهاي گرفته شده توسط خود كارگردان و بر اساس فيلمنامه موجود و مورد تاييد او تدوين شده بود.»
او در ادامه به شرح توليد فيلم سينمايي فرزند صبح پرداخت و افزود:«بعد از آن كه سرمايهگذاران نسخه تدوين شده توسط مرحوم سيفالله داد را نپسنديدند، قرار شد بر اساس فيلمنامه اصلي اين كار با نظارت دستيار كارگردان دوباره مونتاژ شود كه در ابتداي كار خود آقاي افخمي حضور داشتند و حتي چند سكانس را ديدند. اما متاسفانه در ادامه با سفر افخمي به خارج از كشور، ادامه اين كار و صداگذاري، دوبله و موسيقي نيز بدون حضور او انجام شد.»
شرفالدين در واكنش به اين پرسش كه چرا سرمايهگذاران صبر نكردند تا اين كار با حضور كارگردان صورت بگيرد، پاسخ داد:«اين پروژه ابتداي سال 1383 شروع شد و قرار بود 8 ماهه به پايان برسد كه با توجه به درخواست كارگردان براي توقف 2 ساله كار و بعد هم سفر ايشان با تاخير 6 ساله به نتيجه رسيد.»
در ادامه برنامه هفت، مسعود فراستي با اشاره به اينكه فرزند صبح تنها راش است و به فيلم تبديل نشده، افزود:«افخمي نميتواند ادعا داشته باشد كه فيلم به نمايش درآمده از تدوين صدمه ديده است، چرا كه در جاي جاي توليد آن مثل طراحي ميزانسنها، فيلمبرداري، كارگرداني، طراحي و... بيمبالاتي و بيدقتي ديده ميشود.»
با این همه اما حکایت داستان پرفراز و نشیب تولید این فیلم و نیز انتقادات پردامنهای که بدان وارد بود، همچنان باقی ماند تا بار دیگر نوبت به نامهنگاری افخمی برسد و او در قالب یادداشتی جدید مجددا انتقاداتی را نسبت به نحوه تدوین فیلم مطرح نماید و توضیح دهد که چون در تدوین اشکالاتی وجود دارد، بنابراین این فیلم، فیلم او نیست!
افخمی در آخرین یادداشت خود در خصوص فیلم فرزند صبح نوشت:«وقتی خواندن فیلمنامه بهتر و تاثیرگذارتر از تماشای فیلم باشد منتقدین و تماشاگران حق دارند بپرسند که شما در این ده سال چه غلطی میکردید؟ و چرا این همه پول و کار و زحمت هنرمندان دیگر را هدر دادهاید.» انتقاد افخمی این بار نیز حول محور نحوه تدوین، دوبله، لحنها و... بود؛ غافل از اینکه بزرگترین مشکل فیلم داستان ناقص و مجعول آن است و این چیزی است که با تدوین مجدد نیز رفع نخواهد شد.
در این فیلم که نوع انتخاب بازیگران آن نیز همان آغاز حاشیهها و اعتراضات زیادی را برانگیخت، هیچ تصویری از رهبری امام وجود ندارد. سنین کودکی امام به یکباره به تبعید او پیوند میخورد و پایان فیلم هم به گونهای تعجب برانگیز به بازدید امام از کابین خلبان اختصاص مییابد(!) که تاسف برانگیز نیز هست. مشکل بیش از آنکه مشکل تدوین و صداگذاری باشد، مشکل فیلمنامه و تصاویری است که افخمی برای فیلم گرفته. در واقع عمده انتقادات فارغ از نحوه تدوین و صداگذاری به اصل فیلمنامه و راشهای تهیه شده اختصاص دارد.
اگر که این فیلم را روایت موسسه تنظیم نشر آثار امام از شخصیت ایشان بدانیم،به نظر میرسد اکنون این موسسه تنظیم و نشر آثار امام و چهرههایی چون سید حسن خمینی هستند که باید در خصوص تولید چنین فیلمی با این فیلمنامه و این هزینه سنگین به مردم و افکار عمومی پاسخ دهند و از آنان عذرخواهی کنند.