اشتباهات كثير غرب (آمريكا و اتحايه اروپا) در تقابل با ايران موجب گرديده است ايران از تواتمنديهاي بسياري در قبال دشمنان خود برخوردار شود و نيز به نقاط ضعف دشمنان خود بيش از پيش پي ببرد. با بررسي موقعيت كنوني و برنامه تحريم نفتي اتحاديه اروپا عليه ايران برعكس ادعاي غرب، اروپا و متحدانش در وضعيت انفعال بيشتري فرو ميروند به نحوي كه در صورت حمله ايران به اسرائيل امكان همراهي با اسرائيل را نخواهند داشت. ما گذارههاي مختلف اين سناريو را بررسي نمودهايم كه در ذيل ارائه ميشود.
سئوالاتی که در اين رهيافت مورد بررسي قرار گرفته است:
چرا تحريم نفتي ايران براي غرب خطرناك است؟
عكسالعملهاي محتمل ايران در قبال تحريم نفتي چيست؟
آيا عربستان ميتواند كسري ناشي از تحريم نفتي ايران را جبران نمايد؟
آيا آمريكا امكان بازگشايي تنگه هرمز و ورود به جنگ با ايران را دارد؟
چرا امريكا و غرب در صورت حمله ايران به اسرائيل فقط ناظر آن خواهند بود؟
چرا رهبر معظم انقلاب، ايران را در وضعيت جنگ بدر و خيبر ميداند؟
ساعاتي پس از اعلام خبر برنامه تحريم نفتي ايران توسط اتحاديه اروپا در 23 ژانويه 2011، قيمتهاي بازار جهاني نفت رو به افزايش گذاشت و در ابتداي راه ترديدهاي بسياري را در خصوص موفقيت آن به عنوان عاملي براي تحت فشار قراردادن ايران با خود همراه داشت. طبق تصويب این اتحاديه، تحریم نفتي ايران از سوي اتحاديه مذكور بهصورت فازبندی شده تا اول جولای (11 تيرماه 1391) اجرا خواهد شد. اجراي اين تحريم در حالی صورت ميگيرد که اتحادیه اروپا با بحران مالی سختی مواجه است. این مشکلات، سال جاری میلادی را به یکی از سختترین سالها از نظر اقتصادی بدل کرده است.
پيشتر مسئولين ايران نيز بصورت متقابل تمهیداتی را در مواجهه با برنامه تحريم نفتي اتحاديه اروپا ارائه داده بودند؛ از جمله امكان محدود نمودن عبور و مرور كشتيها در تنگه هرمز و عدم تضمين امنيت كشتي های غير متعارف در حال عبور در تنگه هرمز از سوي ايران است.
تحريم نفتي ايران بصورت فازبندي و درطول زمان پنج ماه به تصویب رسیده است تا آنكه كشورهاي مذكور بتوانند در مدت زمان منبع جايگزيني براي نفت خود بيابند، که این خود ميتواند از عدم آمادگي برخي از اعضا براي اجراي تحريم حكايت نمايد. ترس از تبعات تحریم نفتی ایران بر اقتصاد اتحاديه اروپا، بخصوص برای کشورهایی چون يونان، ايتاليا و اسپانيا که بيش از 68 درصد از واردات نفت اين اتحاديه را از ايران به خود اختصاص ميدهند، بخشي از عوامل اين ترديدها ميباشد. برخي از كشورهاي اروپايي پيش از اين مخالفت خود را با تحريم ايران اعلام نموده بودند كه از آن جمله ميتوان ايتاليا را نام برد . ماريو منتي، نخست وزير ايتاليا، پيشتر مخالفت دولت خود را در خصوص تحريم نفتي ايران ابراز داشته است[3]. تحليل برخي از كارشناسان درخصوص دلايل ورود اتحاديه اروپا به بازي تحريم ايران در شرايط بد اقتصادي كنوني، حكايت از آن دارد كه اين چاله ای است كه ايالات متحده براي تضعيف رقباي خود (اتحاديه اروپا) و تضعیف یورو در برابر دلار به كار برده است و اين اتحاديه را مجبور و ترغيب به ورود به آن نموده است. اما چيزي كه در خصوص تحريم نفتي ايران از اهميت بالايي برخوردار است، بررسی وابستگی کشورهای عضو این اتحادیه به نفت ایران و عدم همراهي بزرگترين مصرف كنندگان نفت ايران با تحريم نفتي است. مطابق آمار صادرات نفت خام ايران در سال 2011[4](جدول شماره 1) ، 27 كشور اتحاديه اروپا تنها 18% از صادرات نفت خام و میعانات گازي ايران را به خود اختصاص دادهاند و کشور هایی چون ایتالیا، اسپانیا و یونان 13تا 14 درصد از نياز نفت خود را از ایران تامین می کنند؛ اين درحالي است كه سهم بيشتر صادرات نفت ايران به ديگر كشورهاي جهان اختصاص دارد: چين 22%، ژاپن 14%، هند 13%، كره جنوبي 10%، تركيه 7% و ساير كشورها 16%.
برخی از مقامات دولتهاي كشورهايي چون چين، ژاپن، هند، كره جنوبي، تركيه و برخی دیگر كه عمدهترين واردكنندگان نفت از ايران ميباشند، صراحتاً بيان داشتهاند كه با تحريم نفتي ايران مخالف هستند و امكان جايگزيني نفت ايران را ندارند[5].
صادرات نفت خام و میعانات گازي ایران به کشور های مختلف January – June 2011
کشور وارد کننده نفت ایران
سهم کشور از 100% صادرات ایران
حجم کل نفت وارده از ایران
درصد تامین نیاز نفت کشور از ایران
کل اتحادیه اروپا
18%
450
ایتالیا
7%
158
13%
اسپانیا
6%
137
13%
فرانسه
2
49
4%
یونان
1
20
14%
آلمان
1
17
1%
انگلیس
11
1%
هلند
1%
33
2%
چین
22%
543
11%
ژاپن
14%
341
10%
هند
13%
328
11%
کره جنوبی
10%
244
10%
ترکیه
7%
182
51%
آفریقای جنوبی
4%
98
25%
سرلانکا
2%
39
100%
تایوان
1%
33
4%
کشور تاثیر گذاري چون روسیه نيز مخالفت خود را با هرگونه تحريم نفتي ايران اعلام نموده است. همچنين ژاپن که از متحدان آمریکا محسوب می شود، موضوع تحریم ایران را در دست بررسی دارد و هنوز تصميم قاطعی در اين خصوص اتخاذ نكرده است. اتحاديه اروپا براي کاستن ريسك و تبعات مواجهه با ايران در پي كسب اجماع جهاني براي تحريم ايران می باشد. در اين حالت بايد ديد كه كشورهايي چون چين، ژاپن، هند، كره جنوبي، تركيه و ... كه درحال حاضر بخش عمدهاي از نياز نفت خود را از ايران تامين ميكنند، در قبال كسب چه منافعي حاضر خواهند بود تبعات نفت گران قيمت را برصنعت روبه رشد خود تحمل و از صادرات سومین صادر كننده نفت اوپك چشم پوشي نمايند. به نظر نميرسد منافع چشمگيري در تحريم نفتي ايران برای کشورهای مذکور وجود داشته باشد كه موجبات همراهي آنان با تحريم ايران را فراهم نماید. بايد اين نكته را نيز در نظر داشت كه كشورهاي فوق بخش عمدهاي از توليدات خود را به كشورهاي امريكا و اعضاي اتحاديه اروپا صادر ميكنند كه با افزايش قيمت نفت قيمت، كالاهاي صادره نيز افزايش خواهد یافت، كه اين موضوع فشار مضاعفي بر اقتصاد ورشكسته غرب تحمیل می نماید. اين رهيافت برآن است تا گزارههاي مختلف و محتمل ايران را در مقابل تحريم نفتي اروپا مورد بررسي قرار دهد.
؟What will be Iran’s probable reactions towards the oil embargo
عكسالعملهاي محتمل ايران در قبال تحريم نفتي چيست؟
سناریوی اول: طبق تصویب اتحادیه اروپا در 23 ژانویه مقرر گردیده است اجرای تحریم نفتی علیه ایران در دوره زماني حدود 5 ماه و بصورت تدریجی صورت گیرد. دو دلیل عمده تحریم نفتی بصورت تدریجی و در دوره زمانی عبارت است از : 1- امکان کنترل افزایش قیمت نفت در این پنج ماه توسط این اتحادیه 2- آمادگی کشورهای واردکننده نفت اتحادیه برای جایگزینی نفت و عقد قرارداد با دیگر تولید کنندگان نفت جهان.
در اين سناريو محتمل است ايران از 18% صادرات نفت خود صرف نظر كند و مجلس مصوب نمايد 18% از نفت ایران به اروپا فروخته نشود و منابع حاصله از این حجم از صادرات نفت در بودجه کل کشور از منابع دیگری تامین گردد. کاهش تولید نفت ایران و تحریم نفتی ناگهانی اتحادیه اروپا توسط ایران موجب افزایش بی سابقه قیمت نفت خواهد شد و ایران می تواند با فروش کمتر نفت معادل درآمد گذشته را داشته باشد. در اين صورت، كشورهاي اين اتحاديه كه به نفت ایران نياز دارند زمان كافي براي جايگزيني نفت مناسب ايران را پیدا نخواهند كرد. تحریم نفتی اتحادیه اروپا توسط ايران، اتحادیه اروپا را در وضعیت شکننده اقتصادی کنونی، با مشکلات زیادی روبرو خواهد نمود. در اجرای این سناریو قیمت نفت به شدت بالا رفته و برنامههای تحريمي اين اتحاديه به هم خواهد ريخت. مطابق نظر کارشناسان، بیشترین فشار اقتصادی ناشی از تحریم های اقتصادی علیه ایران ناشی از تحریم بانکی ایران است که خود موجب گردیده ایران نتواند پول ناشی از فروش نفت خود را از کشور های خریدار دریافت نمایند. اجرای تحریم نفتی اتحادیه اروپا توسط ایران می تواند ابزاری به منظور فشار بر این اتحادیه و دیگر کشور ها برای لغو تحریم بانکی باشد. ايران درصورت كاهش توليد و عرضه نفت خود معادل 18% صادرات به اروپا می تواند ذخاير داخلي خود را برای گام های بعدی حفظ نموده و اين خود ميتواند يكي از عوامل جدي افزايش قيمت نفت وگاز باشد. در واقع، اروپا با وضع اين تحريم، خود و بسياري از كشورهاي درحال رشد را از دسترسي به قيمت ارزان نفت تحريم ميكند.
مطابق نظر كارشناسان، تنها نوع نفتی که امکان جایگزینی نفت ایران را دارا است نفت روسيه ميباشد. اتحاديه اروپا برای انعقاد قرارداد و تامین نفت خود از این کشور باید نکات مختلفی را مدنظر قرار دهد. در صورتی که ايران اتحادیه اروپا را تحریم نفتی نماید، کشور های این اتحادیه زمان لازم براي انعقاد قرارداد و خريد نفت بدون وقفه از روسیه را ندارند.
روسيه نميتواند در طولانيمدت نفت مورد نياز كشورهاي اين اتحاديه را تامين نمايد . نکته دیگر آنكه سابقه روسيه در برخورد با اتحادیه اروپا نشانگر آن است كه این اتحادیه نميتواند براي شاهرگ حياتي انرژي به روسیه اطمینان نماید و این کشور چون گذشته ميتواند هر لحظه كه تمايل داشته باشد صادرات نفت به اروپا را متوقف نمايد. همچنین بحث قيمت خريد نفت از روسيه حایز اهمیت است. دو عامل موجب افزايش قيمت نفت روسيه برای اين اتحاديه خواهد شد: اول آنكه روسيه در فرض ذكر شده منحصراً تامين كننده نفت جايگزين ايران براي اتحاديه اروپا ميشود كه اين خود از عوامل این افزایش قیمت است و دوم، کسری نفت ایران در بازار و شوک ناشی از آن افزایش قیمتی را به دنبال خواهد داشت.
برخلاف تمايل آمريكا و اروپا، روسيه با صادرات نفت خود به اروپا از تاثیرگذاری بیشتری در معادلات بین المللی برخوردار خواهد شد و اروپا مجبور خواهد بود براي برآوردن نياز انرژي خود بيش از پيش به روسيه متكي شود. در خصوص اثرگذاری تحریم های اتحادیه اروپا برایران باید به نکته دیگری نیز اشاره نمود. سابقه مردم و دولت ايران حاکی از آن است كه در مقابل تحريمها مقاومت و انعطاف پذيري بالايي دارند و تهديدهاي خارجي همواره به اتحاد دروني ايران كمك شاياني نموده است. در وضعيت تحريمهاي بانكي، ايران با مشكلات زيادي براي ورود پول ناشي از فروش نفت خود به كشور مواجه بوده است و رقم بالايي از پول ايران در بانك هاي كشورهاي خريدار نفت قرار دارد؛ اما وضعيت ايران به بحران نرسيده و مردم به زندگي خود ادامه ميدهند.
سناریوی دوم: يكي ديگر از عكسالعملهاي ايران در قبال تحريم نفتي از سوي اتحاديه اروپا محدودیت عبور و مرور در تنگه هرمز است. ابتدا بايد ديد ايران توانايي محدود نمودن تنگه هرمز را دارد و در صورت بسته شدن تنگه چه تبعاتي گريبانگير طرفين و حتي كشورهاي به ظاهر بيطرف خواهد شد؟
به اعتقاد بسياري از كارشناسان، ايران توانايي محدود کردن عبور و مرور تنگههرمز را دارد و بر اساس "دکترین امنیت به هم پیوسته"[6] از زمان جنگ نفتکش ها تهديدات خود را عملیاتی خواهد نمود.
رئیس ستاد مشترک آمریکا، "مارتین دمپسی"، (در گفتگو با شبکه سی بی اس) گفت: ایران از توانایی بستن تنگه هرمز بعنوان یک شاهرگ حیاتی برخوردار است اما این برای مدتی خواهد بود و آمریکا اقدامات متقابل برای بازکردن آن را انجام خواهد داد. وی گفت: در واقع ایرانی ها سرمایه گذاری کرده اند و توانایی آن را دارند تا تنگه را موقتاً ببندند و ما هم سرمایه گذاری کردیم و تضمین می کنیم که اگر چنین اتفاقی رخ دهد آن را می توانیم باز کنیم. دریادار علی فدوی، فرمانده نیروی دریایی، و ديگر فرماندهان سپاه و ارتش بارها و بارها به مصمم بودن ايران براي بستن تنگه هرمز در صورت تحريم نفتي ايران اذعان داشتند.
ايران به عنوان سومين صادر كننده نفت جهان، روزانه 2 میلیون و 100هزار بشکه نفت به جهان صادر[7] میکند كه جايگزيني اين مقدار صادرات براي كشورهاي توليد كننده نفت كار آساني نيست. یادآور میشود قیمت نفت در بازار جهانی که پیش از جنگهای عراق و افغانستان تا مرز ۸ دلار کاهش یافته بود، در خلال جنگ و حتی پس از آن سیر صعودی وحشتناکی داشت تا جایی که به مرز ۱۵۰ دلار در هر بشکه رسید؛ یعنی رشدی معادل ۱۸۷۵ درصد. يك سوم محموله هاي نفتي كه از طريق دريا جابجا مي شود، از طريق اين تنگه است و طبق نظر كارشناسان[8]، در صورتي كه تنگه هرمز يك ساعت مسدود شود، قيمت نفت به بيش از 2برابر افزايش خواهد داشت. بايد به اين ارقام افزايش گاز و كالاهاي تجاري منطقه و دهها مورد ديگر را نيز اضافه نمود .
بنظر ميرسد در صورت تحريم يكطرفه نفتي از سوي اتحاديه اروپا و انسداد تنگه هرمز از سوي ايران غرب بجز مباحث اقتصادي بايد فشارهاي سياسي زيادي را از طرف ديگر كشورهاي جهان در قبال اين حماقت تحمل كند. به گفته برخی کارشناسان، در صورت بسته شدن تنگه هرمز امكان مداخله نظامي و جنگ وجود دارد، اما به دليل تبعات زياد اقدام نظامي براي منطقه و جهان احتمال اقدامات نظامي ناچیز به نظرمی رسد، چرا که هیچ کشوری مایل نیست دست به چنین کار خطرناکی بزند، آن هم هنگامی که رشد جهانی به احتمال زیاد رو به کاهش است. براین اساس بعید به نظر می رسد که اروپا دست به تحریم نفتی ایران بزند.
دریادار "جاناتان گیرنرت"، رئیس عملیاتهای نیروی دریایی آمریکا، پس از سخنرانی خود در "مرکز امنیت آمریکای نو" در واشنگتن در پاسخ به پرسشی گفت:" اگر بپرسید که چه چیزی من را شبها بیدار نگه می دارد، می گویم مسائلی است که در تنگه هرمز وجود دارد."[9]
در شرایط کنونی، کشورهای اروپایی با مشکلات اقتصادی واجتمایی پیچیده ای روبرو هستند. حیات اقتصادی آنها به مویی بسته است و بنظر نمی رسد تحمل حتی 5 دلاری افزایش قیمت نفت را داشته باشند. یونان و ایتالیا در بدترین وضعیت اقتصادی تاریخ خود قرارگرفتهاند وانگلستان که روزی آفتاب در مستعمراتش غروب نمیکرد، امروز درسرازیری ورشکستگی، با سرعت رو به سقوط است. در شرایطی که حتی پس انداز یک سنت برای آنها مهم و حیاتی است، باید سیاستهای جنگ طلبانه آمریکا را تحت فشار و تهدید بالاجبار، و با بی میلی دنبال کنند. ماجراجویی و سیاستهای استعماری آمریکا تا کنون منافع زیادی را از این کشورها نابود کرده و یا به جیب رقبای سیاسی و اقتصادی آنها سرازیر نموده است تا آنجا که امروز در شرایطی بحرانی در مقابل تصمیمی بزرگ قرارداده شده اند. امکان نجات آنها در این شرایط درصورت تشدید بحران نفتی و افزایش لجام گسیخته قیمت نفت بسیار بعید به نظر می رسد. احتمال اینکه ایران نفت خود را تمام و کمال و با قیمت بیشتری بفروشد زیاد است واین دقیقا نتیجهای است معکوس که از طرفی باعث افزایش درآمد ایران خواهد شد و از طرفی ورشکستگی اروپا را در پی خواهد داشت. اتفاقات روی داده اخیر کاملا مشخص است که آمریکا در پی آرامش سیاسی ونفتی منطقه است واز افزایش اخیر قیمت نفت بشدت اجتناب میکند. نجات بسیار مبهم ملوانان ایران وتبلیغات شدید روی آنها و خبرهای تقاضا برای مذاکره با ایران، همگی برای آرام کردن جو بحران نفتی اخیر منتج از تصمیم غرب بر تحریم نفتی ایران است. ایران در مقابل، باید معکوس عمل کند و با تبلیغ درباره تبعات تحریم نفتی ایران و مذاکره با کشورهای منطقه، همیشه این موضوع را داغ و در تیتر اول روزنامه های جهان و ایران نگه دارد.
Will Saudi Arabia be able to compensate the shortfall occurring as a result of oil embargo against Iran؟
آيا عربستان ميتواند كسري ناشي از تحريم نفتي ايران را جبران نمايد؟
عربستان اعلام نموده است كه درصورت تحريم ايران كسري ناشي از تحريم نفتي ايران را جبران ميكند. علی النعیمی، وزیر نفت عربستان، در مصاحبه اختصاصی با شبکه سی ان ان تصریح کرد عربستان آماده است تا در صورت تحریم نفتی ایران ظرف مدت چند روز جای خالی آن را در بازارهای جهانی پر کند . بر اساس این گزارش وی تاکید کرد عربستان می تواند به راحتی ظرفیت تولید نفت خام خود را تا 12 میلیون بشکه در روز افزایش دهد. اين ادعا در حالي مطرح مي شود كه به دليل تفاوت مشخصات فني نفت دو كشور ايران و عربستان، كشورهاي دريافت كننده نفت ايران در مدت زمان كوتاهي امكان تغيير فني لازم در پالايشگاه هاي خود براي استفاده از نفت عربستان در را ندارند. نزدیکترین نفت معادل نفت ایران نفت روسیه است؛ اطلاعات حاصله حاكي از آن است روسیه نمی تواند از جهات سیاسی و... کشور صادر کننده مطمئنی بجای ایران باشد.
از طرفي ديگر درصورت تحريم ايران و بروز مناقشه تنگه هرمز، اين سئوال مطرح است عربستان در صورت امكان افزايش توليد جهت جايگزيني نفت ايران، نفت توليدي خود را از چه طريقي صادر خواهد نمود؟ اين مسير جز تنگه هرمز نخواهد بود. اگر تنگه هرمز در کنترل ایران قرار بگیرد و یا توسط این کشور بسته شود، در خوشبينانه ترين سناریو تنها حدود 3 میلیون از 17 میلیون بشکه نفت صادره از این منطقه می تواند از طریق خط لوله نفتی بین عربی که حدود 2 هزار کیلومتر طول دارد از طریق خاک عربستان سعودی به دریای سرخ انتقال یابد. با این وجود هیچگونه راه جایگزینی برای انتقال 18 درصد از گاز طبیعی مایع مصرفی در دنیا که از قطر و امارات متحده عربی صادر می شود وجود ندارد. در واقع بر اساس آمارهای موجود حداقل 88 درصد نفت عربستان سعودی، 90 درصد نفت ایران، 98 درصد نفت عراق، 99 درصد نفت امارات متحده عربی و 100 درصد نفت کشورهای کویت و قطر از تنگه هرمز عبور میکند که در مجموع میتوان گفت 90 درصد صادرات نفت تولید کنندگان خلیج فارس توسط تانکرهای نفتی از این مسیر عبور می کند. بر این اساس تنها در سال 2007 روزانه 15 کشتی نفتکش حامل نفت خام به جز تانکرهای حامل فرآوردههای نفتی و گاز مایع از تنگه هرمز عبور کردهاند و سالانه به طور کلی 12 هزار کشتی نفتی و تجاری از تنگه هرمز تردد کردهاند که سهم هر روز از این تعداد 32 کشتی بوده است و البته آمار امروز به مراتب بیش از این ارقام است. در عین حال شرکت بینالمللی بیمه لویدز در گزارشی اعلام کرده است بسته شدن تنگه هرمز به معنای توقف نود درصد صادرات نفت کشورهای منطقه خلیج فارس و توقف معاملات تجاری بسیاری از این کشورها خواهد بود.
این شرکت در گزارش خود با اشاره به اینکه 90 درصد صادرات نفت و 50 درصد کلیه معاملات تجاری این کشورها از طریق تنگه هرمز صورت میگیرد یادآور شده است: بسته شدن تنگه هرمز باعث توقف همه معاملات امارات، کویت، قطر و تقریبا همه صادرات عراق و نیز 88 درصد صادرات نفت عربستان خواهد شد. در نتیجه بستن تنگه هرمز و یا تحت کنترل گرفتن رفت و آمد در این تنگه تأثیری جدی بر بازارهای جهانی انرژی و همین طور بازارهای آشفته بورس خواهد داشت. چنانکه "پاتریک کلاوسون "پژوهشگر مسائل خاورمیانه در موسسه راستگرای خاورنزدیک واشنگتن در ضمن نشستی در کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا گفته است: "با توجه به عبور 40 درصد نفت مورد نیاز جهان از این شاهراه حیاتی ، اگر این تنگه برای مدتی طولانی بسته شود، اقتصاد جهانی سقوط خواهد کرد."
Will the US be able to reopen the Straits of Hormuz and outbreak war against Iran?
آيا آمريكا امكان بازگشايي تنگه هرمز و ورود به جنگ با ايران را دارد؟
بستن تنگه هرمز توسط ايران و اقدام امريكا براي بازگشايي آن به معناي رودر رويي و جنگ تمام عيار ايران و آمريكا است. بايد برآورد نمود كه طرفين چقدر آمادگي ورود به چنين جنگي را دارند و تبعات اين جنگ تمام عيار براي طرفين، منطقه و جهان چيست؟
در سالهاي پس از انقلاب اسلامي، ايران به دليل اينكه داراي ايدئولوژي فراگير با رهبريت يكپارچه است توانسته در عرصههاي مختلف بخصوص در علوم نظامي رشدي غير قابل تصور داشته باشد. ايران به دليل حضور در جنگ هشتساله و دارابودن دو ساختار نظامي متفاوت ارتش و سپاه از تجربه و توان نظامي بسيار بالايي برخوردار است كه بسياري اين تواناييها به دليل طبقهبندي اطلاعاتي افشا نشده است. از حيث ديگر نيروهاي نظامي ايران در منطقه خود و براي حفظ بقاء ميجنگند و مرگ را شهادت و پيروزي ميدانند به همين جهت از انگيزه و ريسك پذيري بسيار بالايي برخوردار هستند. در واقع تلاش نظامي امريكا براي بازگشايي تنگه هرمز به معناي مقابله ايران با آمريكا با تمام قوا و بدون ترديد است.
اما بايد بررسي نمود آمريكا و متحدانش چقدر آمادگي رودر رويي با ايران در منطقه ميباشند؟
Why will the US and the West be merely observers in the event of Iran’s attack on Israel?
چرا امريكا و غرب در صورت حمله ايران به اسرائيل فقط ناظر آن خواهند بود؟
نوامبر سال 2012 (آبان ماه 1391) زمان برگزاري انتخابات رياست جمهوري امريكا است يعني حدود 10ماه ديگر، در ركود اقتصادي و بيكاري كه گريبانگير آمريكا و مردم اين كشور است. مردم امريكا به دنبال يك معجزه ميگردند كه بتوانند به قواي اقتصادي قبل باز گردند و اوباما براي اينكه بتواند 10ماه ديگر راي بياورد بايد تلاشهاي بسيار از خود بروز دهد تا سطح مقبوليت خود را افزايش دهد. ازطرفي اعتراضات ناشي از جنبش وال استريت مشكلات داخلي امريكا را مظاعف نموده است.
آيا اوباما حاضر است بشخصه فارغ از تمامي تبعاتي كه يك جنگ بر اقتصاد و سياست كشورش دارد در اين فاصله كوتاه تا انتخابات دارد وارد جنگي فاجعه بار شود و به دليل اين تصميم در انتخابات دور بعد راي نياورد؟
با توجه به اعلام رییس جمهور آمریکا مبني بر کاهش بی سابقه بودجه نظامی ایالات متحده در طول 10 سال به میزان 489 میلیارد دلار و بدهی به بیش از 15 تریلیون دلاري ايالات متحده آمريكا كه در نوامبرسال 2011 توسط وزارت خزانه داری آمریکا اعلام شد آيا نشانه هايي از آمادگي اين كشور براي ورود به جنگ جديدي وجود دارد؟ بنظر ميرسد حمله نظامی منافع و امنیت ملی آمریکا را تأمین نخواهد کرد. تقابل نظامي با ايران منجر به بی ثباتی در منطقه در شرایطی كنوني می شود در وضعيتي كه آمریکا نیروهای نظامي خود را از عراق خارج و قصد دارد تا سال 2014 از افغانستان خارج نمايد.
آيا امكان اجماع جهاني براي حمله به ايران وجود دارد؟ آيا روسيه حاضر خواهد بود عمق استراتژيك خود در برابر آمريكا كه ايران است را از دست بدهد؟ آيا آمريكا حاضر است به جنگي چنين فاجعه بار بدون اجماع جهاني و تقسيم هزينهها و تبعات وارد شود ؟
با توجه به اينكه کمربند نفتي خاورميانه كه بيشترين ذخاير نفتي جهان (ايران، قسمت شرقي عربستان سعودي، بحرين و مناطق جنوبي عراق) واقع شده است حوزه سكونت شيعيان است آيا با بروز جنگ ميان ايران و آمريكا امكان به خطر افتادن تجهيزات نفتي كشورهاي صادر كننده وجود دارد؟
در صورت بسته شدن تنگه هرمز صنعت، اقتصاد، بورس اروپا و غرب در وضعيت بحران زده كنوني چند روز توان مقاومت را خواهند داشت؟ آيا با برآورد لطماتي كه به اقتصاد كشورهايي چون چين، ژاپن، كره، تركيه و ... وارد خواهد شد اين كشورها براي تحريم ايران به اجماع جهاني خواهند رسيد و يا تماميتلاش خود را ميكنند كه ايران به مرحله تحريم و مسدود نمودن تنگه هرمز نرسد؟
آيا در شرايط كنوني اعراب آمادگي همراهي با آمريكا و غرب براي تحريم نفتي ايران هستند؟ درصورتي كه وقوع تحريم نفتي ايران و بسته تنگه هرمز و جنگ اعراب از صادرات نفت و امنيت محروم ميشوند اين خود موجب فرار سرمايهها از كشورهاي عربي است ؟
در وضعيت بيداري اسلامي و انقلابات كشورهاي عربي، درگيري ايران با غرب و امريكا چقدر ميتواند در روحيه انقلابي كشورهاي عربي بخصوص عربستان تاثير بگذارد و تحولات منطقه موجبات عدم تسلط كشورهاي عربي در كشور خود باشد؟ آيا شرايط داخلي كشورهاي عربي به نحوي هست كه بتوانند اين دوره بحراني را بدون سرنگوني و تغيير حكومت سپري كنند؟ هزينه حمله به ايران براي همسايگانه ايران و حوزه خليج فارس و اروپا و ديگر كشورها را چه كسي پرداخت ميكند؟
چرا فرمانده ارتش چين بيان ميدارد كه درصورت حمله غرب به ايران حتي اگر جنگ جهاني چهارم هم رخ دهد ما با ايران هستيم؟
Why Iran’s Supreme Leader regards Iran in the situation of Badr and Kheibar?
چرا رهبر معظم انقلاب، ايران وضعيت جنگ بدر و خيبر ميداند؟
جنگ بدر و خيبر جنگ پيروزي سپاه اسلام در برابر جبهه كفر است. جنگ خيبر كه بين مسلمانان و يهوديان رخداد، در آن حضرت علي در قله خيبر را از جا ميكند و يهوديان در آن جنگ دچار شكست سختي از مسلمانان ميشوند. آیا طرح اين موضوع نشانه سقوط جهان غرب و اسرائیل در برابر ایران است؟
اسرائيل براي حمله به ايران نيازمند اجازه، هماهنگي و كمك امريكا و غرب ميباشد. در وضعيت كنوني امريكا و غرب در صورت حمله ايران به اسرائيل بر اساس "دكترين دفاع پيش دستانه" غرب و ایالات متحده در برابر این اقدام چشمهايشان را خواهند بست. ايران بايد در زمان كنوني كه غرب و امريكا در وضعيت انفعال قرار دارد اسرائيل را نابود نمايد. اين امر به دليل مشخصات منحصر به فرد دولت آقاي دكتر احمدينژاد بايد در زمان كنوني و تا سال 2014 پايان دولت دهم به اتمام برسد.
[1] این طرح تنها نظر شخصی نویسنده آن است و از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران هیچ گونه ضمانتی بر پذیرفتن و اجرای آن وجود ندارد.
[2]This approach is just the personal opinion of the author and there is noguarantee whether the government of Islamic republic of Iran will accept andapply it or not
[5] یورونیوز روز شنبه (14 ژانویه / 24 دی) در خبری تحت عنوان"توکیو برای تحریم نفتی ایران آمادگی ندارد"/ وزير امور خارجه تركيه: تركيه تحريم نفتي عليه ايران را اجرا نميكند .سايت بي بي سي فارسي (پنجشنبه 12 ژانويه)/ سخنگوي وزارت امورخارجه چين: چين موافق تحريم نفتي ايران نيست.بيبيسي فارسي (15 ژانويه )2012/ خبرگزاری فارس (۲۷ دي ۱۳۹۰)به نقل از رویترز چو بیونگ جای در واکنش به درخواست آمریکا برای اعمال تحریم نفتی سریع بر ضد ایران تصریح کرد این مساله کار بسیار سخت و دشواری است.
[6]یا من امنیت دارم و یا هیچ امنیت کس دیگر امنیت نخواهد داشت "دکترین امنیت به هم پیوسته ایران"
[8] چارلز هادسون در گزارشي براي شبكه تلويزيوني سي ان ان كه روز جمعه 16 دي 1390 (6 ژانويه 2011) پخش شد گفت كارشناسان عقيده دارند بر خلاف آنجه كشورهايي مانند آمريكا ادعا مي كنند اگر تنگه هرمز حتي به اندازه يك ساعت مسدود شود قيمت نفت به دو برابر مقدار كنوني افزايش خواهد يافت.