برنامهی تلویزیونی «سمت خدا» یکی از محبوبترین برنامههای معارفی - خانوادگی شبکه سوم سیماست که در هنگامه اذان ظهر مهمان خانوادههای ایرانی است. این برنامه، مدتی است که به موضوعات مربوط به معاش و ساز و کارهای مربوط به اقتصاد خانواده پرداخته است. کارشناسان محترم آن، مبتنی بر نگاهی نظاممند و همهجانبه، ریشه مشکلات فرهنگی و سبک زندگی ناسالم را در ساز و کارهای ناسالم اقتصادی و معیشتی خانوادهها اعلام کرده و بر این اساس، به بیان مطالب ارشادی اسلام در این حوزه پرداختهاند.
به گزارش گلستان نیوز به نقل از "مشرق" از جمله مسائل مطرحشده در این چارچوب، اشاره به وضعیت نابسمان، افراطی، و اشتباه تبلیغات بازرگانی در شبکههای مختلف صدا و سیما است. به ویژه وضعیت بدتر این تبلیغات، در برنامههای کودکان و نوجوانان است که قطعاً اثرات منفی قابل توجهی در فرایند تربیت کودکان دارد. این آگهیهای بازرگانی با ترویج روحیه پولپرستی و گسترش طمع و حرص، اغوای مخاطب را انجام میدهند. هر چند همه آگهیها چنین رویهای ندارند، اما از جمله شاخصترین و پرتکرارترین آنها در این چارچوب هستند.
بنابراین با توجه به آئیننامههای داخلی سازمان صدا و سیما در مورد تبلیغات بازرگانی به ویژه در برنامههای کودکان و نوجوانان و اقدام خلاف قانون تلویزیون در این رابطه، همچنین تأثیرات سوء این آگهیهای بازرگانی در قلب و ذهن کودکان و نوجوانان، کارشناسان این برنامه با بیانی نصیحتگونه و دلسوزانه نکاتی را به مدیران محترم این سازمان تذکر دادهاند. در این راستا و برای تقویت موضع این برنامه، کمپین سایبری گستردهای راهاندازی شده، تا ضمن حمایت از این برنامه و کارشناسان محترم آن، مراتب ابراز نگرانی نیروهای انقلابی و مؤمن از وضعیت نابسمان آگهیهای تبلیغاتی تلویزیون به اطلاع دستاندرکاران محترم برسد.
همچنین در پی ایجاد کمپین «حمایت از مدیران انقلابی برای زدودن فرهنگ سرمایهداری» و «حذف تبلیغات اغواگر بانکها از رسانه ملی» این کمپین بیانیهای بدین شرح صادر کرد:
میدان جنگ نیمهسخت اقتصادی بین دو جبهه حق و باطل، عجین با تاریخ انسانیت است. آنجایی که معیشت و تأمین معاش، میدان زورآزمایی است، سختترین امتحانهای الهی شکل میگیرد؛ آنجایی که صداقت انسان در اعتماد و توکل بر خدا به معنای واقعی کلمه سنجیده میشود. جهان امروز، جهان جنگ اقتصادی است. شیطان در این مبارزهی تاریخی با بسط «پول» به مثابه خون در رگهای جامعه، و تأسیس قبلهگاه بانک و مَطاف بورس، انسان را به بردگی خود برده است. امروزه قدم به قدم معیشت مردم با پول گره خورده است. فرهنگ، وامدار پول است، سیاست، وامدار پول است، آموزش، وامدار پول است، تربیت، وامدار پول است، هر چیزی وامدار پول است. پول، هرگز نمیخوابد! پول، خداست! اگر اراده کند، میشود، و اگر نخواهد هرگز!
پول برادر کوچک رباست؛ و«ربا» ذات بانک است. بیش از هفت قرن نیست که ربا، برج و باروی بانک را پناهگاه خود کرده است تا در تار و پود زندگی مردم بخزد و با وامدار کردن همهچیز، بندگی شیطان را تسرّی دهد. ربای فردی، در قالب بانک، به ربای جمعی و سیستماتیک تبدیل شده است. بانک قبلهگاه مردم گردیده و سجده بر آن واجب است! بدهی بر روی بدهی؛ بیش از 50 هزار میلیارد دلار بدهی جهان نتیجهی چنین ساز و کاری است. امروز، ثروتمندترین کشورهای جهان، بدهکارترین کشورهای جهان هستند.توسعهیافتگیِ امروز، مساوق با بدهکاری و وامداری شده است. رفاه، عجین با ربا گردیده است. و اما «طمع» دروازهی ورود تهدید رباست که از درون، انسان را بردهی این بت مدرن کرده است.
«طمع»، موتور محرک نفس انسان برای توسعه دنیوی و تکبعدی در مال و معاش اوست. طمع، ربا را بسط میدهد و ربا، طمع را. اگر طمع از درون، انسان را به حرص فرانخواند، شیطان با ابزار ربا از بیرون هیچ نمیتواند بکند. ربا جنگ با خداست. در جنگ با خدا، طمع و ربا ابزار شیطان برای آلوده کردن سفرهها و لقمههای مردم به حرام است. و از آن بدتر، تبلیغ طمع و رباست. و باز هم از آن بدتر، کار فرهنگی انجام دادن در جمهوری اسلامی با تبلیغ طمع و رباست! این، تضادی ساختیافته در ساز و کار نظام فرهنگی و رسانهای ایران شده است.
«کمپین حمایت از خدا در جبههی جنگ با خدا» جنبشی اجتماعی است که انزجار و دشمنی خود را با نظام اقتصاد لیبرالیِ پولمحور اعلام میکند و مؤمنین را بر اتحاد و اقدام علیه چنین نظامی فرامیخواند. انقلاب اسلامی، «لیبرالیسم سیاسی» را میشناسد و در سه دهه عمر خود توانسته تا حد زیادی آن را پیشانیسفید کند.
تشت بیآبرویی «لیبرالیسم فرهنگی» نیز بر زمین فرو افتاده و تا حد زیادی مرز آن با انقلاب اسلامی روشن شده است. اما آنچه از شقوق لیبرالیسم در نسوج جامعه رسوخ کرده و همچنان چموشی میکند و چونان درندهای گرگصفت، جانهای انسانها و ایمان ایشان را میدرد، «لیبرالیسم اقتصادی و مالی» است.
جنبش مردمی حمایت از خدا در جبهه جنگ علیه خدا، با امام زمان(عج) و زعمای بر حق او امام خامنهای و امام خمینی کبیر(ره)، عهد بسته است که با بلای فراگیر امروز جهان در لیبرالیسم اقتصادی و مالی، با تمام مکاتب آن از کلاسیک تا نئوکلاسیک، از کینزیها تا نئوکینزیها تا فریدمنیها مبارزه کند و در این زمینه تمام همّ و تلاش خود را به کار گیرد. اعضای این کمپین اعلام میدارند تبلیغ ربا و طمع، مانع تعمیق انقلاب اسلامی شده و «ایمانزدا» است. در این راستا، عموم مردم را به تقوای الهی دعوت کرده و ایشان را به «روزهداری مالی» توصیه میکند. صدقه، زکات، خمس، قرضالحسنه، و انفاق، از جمله ابزارهای مالی اسلام در چهارچوب اقتصاد اسلامی هستند که احیای آنها بین مردم فریضه است.
این جنبش، استادان دانشگاه و نخبگان فکری را به نظریهپردازی در این زمینه فرامیخواند و امر امام خامنهای به نخبگان حوزوی در شهریور ماه 1392 در دیدار با اعضای خبرگان رهبری را یادآور میشود که کرسیهای نظریهپردازی برای بانکداری بدون ربا را جدی بگیرند.
درست در شرایطی که اقتصاد جهان فروپاشیده، اقتصاددانان مطرح و آزاده در جهان، از این سیستم اقتصادی و مالی برگشته و اعلام انزجار کردهاند؛ و جنبش «توابین اقتصاد» را به راه انداختهاند. در این اوضاع پر هیاهو، سکوت قاطبه نخبگان اقتصادی در ایران، حیرت و تأسف انسانهای آزاده را برمیانگیزد. این، اثبات شده است که امروزه «اقتصاد» نیست که سقوط کرده، بلکه این «علم اقتصاد» است که سقوط کرده است. این کمپین، محلی است برای اعلام انزجار از علم اقتصاد لیبرال، و در این راستا، استادان و دانشجویان اقتصاد را به توبه و بازگشت از این علم توصیه میکند.
اعضای این جنبش در چهارچوب امر به معروف و نهی از منکر، مدیران جامعه را به تقوای الهی توصیه کرده و تبرّی ایشان از این ساختار بیمار اقتصادی را طلب میکند. فرض این جنبش بر متدین بودن و معتقد بودن مدیران محترم نظام به ارزشهای اساسی انقلاب اسلامی است.
بر همین اساس، از هرگونه تلاش ایشان برای زدودن ربا، و بساط طماعی شیاطین، و بسط و تعمیق اقتصاد اسلامی حمایت میکند. این کمپین، خواستار قطع تمام تبلیغات بانکی و غیربانکی (نظیر تبلیغات سخیف چهارشنبه پولی و ...) که مروج طمع و پولمحوری در زندگی مردم هستند، است. امروزه فرهنگ مردم توسط شرکتهای بازرگانی خصوصی و دولتی شکل میگیرد نه توسط نظام آموزش و پرورش رسمی یا حتی غیررسمی.
همچنین اعضای این کمپین، تلاش مدیران برای ترویج کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی در این زمینه را تاکنون ناچیز دانسته و از شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم، و مدیریت حوزههای علمیه مطالبه میکند. اعضای این جنبش، همه مدیران سازمانها و بنگاههای خصوصی و دولتی را به بهرهگیری از هر میزان دانش تولید شده در چهارچوب اقتصاد اسلامی توصیه میکند، و هر گونه اهمال در این امر را بازی در زمین دشمن دانسته و مقوم حرکت شیطان در اغوای انسانها.
ای مؤمنان الهی به یاری دین خدا بیایید و از قیل و قالهای شیاطین انسی و جنی نترسید: «یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اصْبِرِواْ وَ صَابِرُواْ وَ رَابِطُواْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (آل عمران، 200)».
جنگ امروز، جنگ اقتصادی است؛ جنگ معاش است. تروریسم، در گستردهترین شکل ممکن، در قالب تروریسم اقتصادی و تروریسم مالی ظهور پیدا کرده است. شیطان، تمامقد در جنگ علیه خدا به میدان آمده و کجایند مردان الهی که بر عهد و میثاق الهی خود مسئول بوده و وعدهی الهی را تصدیق کنند و از درندگی شیاطین نترسند که «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَ قَالُواْ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ (آل عمران، 173)»
و با گامهای استوار خود، پیکر پوسیدهی لیبرالیسم اقتصادی و مالی را لگدمال کنند که «یا أَیّها الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ قُولُواْ قَوْلًا سَدِیدًا (الاحزاب، 70)».
و السلام علی من اتّبع الهدی
یادداشت زیر را نیز حجت الاسلام ماندگاری، کارشناس برنامه سمت خدا در ادامه همین بیانیه به رشته تحریر درآورده است:
همیشه امر به معروف این نیست که حتماً آن معروف یکی از احکام مستقیم دین اسلام باشد، بلکه اگر اقامهی آن معروف، واسطهی احیای سایر احکام و آموزههای دین نیز گردد مطلوب است. حجم بالای آگهیهای تلویزیونی در سالهای اخیر و خصوصاً در حوزهی کودک که مخالف صریح آییننامههای سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی است نگرانی همگان را برای صیانت از ذهن و روح کودکان معصوم برانگیخته است. بر همین مبنا و بر اساس اصل دینی حمایت از مظلوم ( که در این موضوع احساس ما این است که کودکان مظلوم واقع شدهاند) پیشنهاد بنده این است که با فراخوان حمایت مردمی، به صورت قاطعانه از مسئولین محترم و انقلابی و متدین صدا و سیما بخواهیم که بنا بر یک خواست عمومی و مطالبهی یک حق قانونی، نسبت به قطع این آگهیها طبق آییننامهی سازمان که پخش این آگهیها را قبل، بعد و حین برنامههای کودک ممنوع میداند، اقدام نمایند. پیشنهاد دیگر بنده اختصاص یک برنامه از مجموعه برنامهی مناظرهی شبکهی یک که عصرهای جمعه پخش میشود در ماه اسفند 1392 به موضوع آگهیهای بازرگانی در تلویزیون است و در این برنامه حتماً کارشناسان فرهنگی تلویزیون (نه کارشناسان مالی) که مجوز پخش این نوع آگهیها را صادر کردهاند در برنامه حضور یابند و دفاعیات و مستندات خود را برای این تخلف محرز آییننامهای که آسیبرسان به روح و جسم و نهاد خانواده و کودکان معصوم است اعلام نمایند.